آیا در باره جنگلی که نیمی از روز را روی آب است و نیمی دیگر را در زیر آبهای گرم میخوابد چیزی شنیدهای؟
به بندر «لافت» میرسم؛ بندری در شمال غربی جزیره قشم. ساعت 6 صبح است.
تا آن دور دستها، تا جایی که چشم کار میکند، چیزی جز آبهای آرام خلیج فارس نمیبینی. ساعتی میمانی، صبر میکنی. طولی نمیکشد جابهجا روی آب لکههای تیرهای میبینی. لکههایی بیشتر و بیشتر که کمکم به شاخههای سرسبز درختانی انبوه تبدیل میشود. آرام و قرار نداریم. وسوسه دیدن جنگل «حرا» ما را به سمت قایق و راهنمای محلی میکشاند. حالا دیگر با کمال تعجب، جزیرههای بزرگی را رو به روی خود میبینیم که بستر لجنیشان را جنگلی انبوه فرا گرفته است و جیغ و داد انواع پرندهها بر بالای جزیره دمی خاموش نمیشود.
اولین بار ابوعلیسینا، دانشمند بزرگ ایرانی، درخت این جنگل را حرا نامیده است. درخت حرا درخت خاصی است و در جاهایی میروید که هنگام مد دریا، به زیر آب میرود. ریشه این درختان هوایی، اسفنجی و زانویی است. هنگامی که بر سطح جنگل پا میگذاریم، کف جنگل پر از تیغهایی است که از زمین بیرون زدهاند.
این تیغها همان ریشههای درختان هستند که به شیوه منحصر به فردی، آب شور دریا را به آب شیرین تبدیل میکنند. درختان حرا در اواخر تیرماه و اواسط مرداد ماه به گل مینشینند و میوه میدهند. گل آنها زرد روشن است و میوهشان شیرین و گوارا. میوه بادامی شکل این درختان پس از مدتی بر روی پایه مادری میشکفد و دانه آن جوانه میزند و سپس داخل آب میافتد. جریان شدید امواج، بذر گیاه را به قسمتهای کم تحرکتر دریا میبرد. سپس بذر حرا بر روی لایههای خاک دریا تثبیت میشود و رشد و نمو میکند.
ارتفاع درختان حرا گاهی به 4 متر و قطر تنه آن تا 30 سانتی متر میرسد.
این جنگلها به دلیل مساعد بودن شرایط زیست محیطیشان، زیستگاه بسیاری از پرندگان مهاجر و نادری است که در فصلهای سرد سال به آن پناه میآورند.
در سایر فصلها نیز که پرندگان بومی، محل مناسبی برای زندگی نمییابند، به این جنگلها پناه میآورند. غیر از پرندگان آبزی و مهاجر، خزندگان و ماهیها و حتی برخی از بندپایان و دو کفهایها هم در میان این جنگلها دیده شدهاند. در ضمن، لاکپشتهای سبز و عقابی، مارهای دریایی سیاه، حواصیل بزرگ هندی، حواصیل سبز و خاکستری، فلامینگو، پلیکان، عقاب ماهیگیر، کفچه نوک، کاکایی و انواع دیگر پرندگان نیز در این جزیره زندگی میکنند.