آیا تاکنون شنیدهاید که از گرده گیاهان برای کشف راز جنایتهای مختلف استفاده شود؟ گرده گیاهان امروزه به عنوان ابزار جدیدی در کشف جنایت- از آدمکشی گرفته تا ردیابی مواد مخدر- به کار میرود.
یکی از اولین جنایتهایی که به وسیله گرده آشکار شد مربوط به سال 1959میلادی است. در این حادثه، مردی در اطراف رودخانه «دانوب» ناپدید شد. در تحقیقات اولیه، پلیس به فردی مظنون شد، اما چون مدرک کافی علیه او وجود نداشت، پرونده به همان صورت باقی ماند. این جا بود که گردهها به کمک پلیس آمدند و راز قتل را گشودند.
اما نوع دیگری از گرده، که 20میلیون سال قدمت دارد، کشف شد که مربوط به نوعی درخت کاج بود که تنها در یک نقطه از شمال وین رشد میکرد.
پلیس بلافاصله با نشان دادن اطلاعات به دست آمده به فرد مظنون، توانست از او اعتراف بگیرد و جسد دفن شده مقتول نیز در نزدیکی آن درختان پیدا شد.
علم استفاده از گرده و هاگ گیاهان و قارچها و کشف تحقیقات پلیسی «پالینولوژی» نام دارد که کلمهای یونانی است و از «پالینو» به معنی پاشیدن و «پاله» به معنی گرده، گرفته شده است.
اما گردهها چگونه به پلیس در تحقیقاتشان کمک میکنند؟ گردهها ذراتی میکروسکوپیاند که در همه جا وجود دارند و با مطالعه آنها، میتوان به اطلاعاتی نظیر این که از کجا آمدهاند، به چه گونهای از گیاهان تعلق دارند، چگونه پراکنده و چقدر از منبع اصلیشان دور میشوند، دست یافت.
امروزه از این روش به طور گستردهتری در سراسر جهان، بخصوص در انگلستان، استفاده میشود. «پاتریشیا ویلت شایر»، یکی از فعالترین متخصصان در این زمینه، در یکی از تحقیقاتش در سال 2003 از قتل چند کودک پرده برداشت. او متوجه نوعی گزنه شد که زمانی میروید که گیاهی آسیب دیده باشد. همچنین با ادامه بررسی این گزنه، دریافت ، گیاهی حدود دو هفته پیش از آن لگد شده که در نتیجه، آنجا این گزنه روییده است. با ادامه بررسیها و مطابقت گردههای ته کفش قاتل و محل کشف جسدها، توانستند قاتل را محکوم کنند.
در آمریکا، گرده گیاهان در ردیابی مواد مخدر نیز سهم بسزایی دارند. محققان با بررسی محمولهای از کوکائین، توانستند به اطلاعاتی از این قبیل که از چه منطقهای چیده، در کجا بستهبندی و در چه منطقههایی توزیع شده است دست پیدا کنند.
به طور کلی، روند بررسی پروندههای مختلف پلیسی به کمک گردهها یکسان است: ابتدا پلیس به محل وقوع حادثه میرود، بعد با بررسی و تعیین وسعت محل، آن را حفاظت میکند. سپس از جزئیاتی که با زمان تغییر میکند، نظیر شرایط آب و هوا و بوها، گزارشاتی را تهیه و با فیلمبرداری و عکسبرداری، آنها را ضبط میکنند. پس از آن، کار متخصصان گردهشناسی آغاز میشود. آنها با دستکشهای استریل به جمعآوری گردهها میپردازند و از گیاهان اطراف، به ویژه آنها که در حال گل دادن هستند، عکس تهیه میکنند. بعد نمونهها را در شرایط خشک قرار میدهند و اگر گردهای مرطوب و گلی باشد، آن را منجمد میکنند یا در یخچال نگه میدارند. در نهایت، مقایسه نمونههای جمعآوری شده از محیط با نمونههای به دست آمده از مظنونها شروع میشود... .
مطمئن هستم که همه شما تا به حال تار عنکبوت دیدهاید و به احتمال زیاد به آن دست هم زدهاید. پس اگر از شما بپرسند که ، تار عنکبوت چه ویژگیهایی دارد، اولین چیزی که به ذهنتان میرسد، چسبنده بودن آن است. در واقع همین ویژگی تارعنکبوت باعث میشود که حشرات در آن به دام بیفتند و عنکبوت آنها را نوشجان کند! اما آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که چرا خود عنکبوت در تارهایش گیر نمیکند و به آنها نمیچسبد؟! اصلاً تار عنکبوت چیست و از چه مادهای تشکیل شده است؟ اگر به شما بگویند که تار عنکبوت از فولاد مقاومتراست آیا باور میکنید؟!
تارهای مختلف، ویژگیهای فیزیکی متفاوتی دارند. میزان ضخامت و چسبندگی و قدرت تحمل آنها متفاوت است.
به طور تقریبی، قطر یک تار عنکبوت یک دهم قطر موی انسان است.
تار عنکبوت از دو نوع پروتئین تشکیل شده است که مولکولهای این پروتئین بسیار کشدار و قوی است و به گونهای طراحی شده که میتوان آنها را کشید . تار عنکبوت را میتوان تا، سی الی پنجاه درصد طول اولیهاش (بدون این که پاره شود) کشید.
اما برویم سراغ این موضوع که :
برای توضیح این پدیده، سه فرضیه عنوان شده است:
فرضیه اول میگوید که احتمالاً عنکبوت یک نوع روغن از خودش تولید میکند که خاصیت ضد چسبندگی دارد و باعث میشود پاهای عنکبوت به تارها نچسبد. اما در اینجا یک مشکل اساسی وجود دارد و آن این است که وجود چنین روغنی تا به حال اثبات نشده است!
فرضیه دوم بر این واقعیت استوار است که میزان چسبندگی تارهای مختلف متفاوت است. یعنی در ساختمان یک تار عنکبوت مجموعهای از تارها ، با چسبندگیهای متفاوت وجود دارد و تارهایی که چسبندگی کمتری دارند در مرکز شبکه قرار دارند. همچنین تارهای شعاعی و رشتههایی که شبکه تار عنکبوت را به درخت یا سایر تکیه گاهها متصل میکنند، غیر چسبنده هستند. برخی پژوهشگران بر این باورند که عنکبوتها به طور غریزی فقط بر روی این تارها حرکت میکنند.
اما فرضیه سوم درباره ویژگی که پای عنکبوت دارد، سخن میگوید.
هنگامی که این قلابها بر روی رشتههای چسبنده تار عنکبوت قرار میگیرند ، به آنها میچسبند و جدا نمیشوند. اما وجود قلاب دیگری که با پرزهای خاردار و کشسان همکاری میکنند، باعث میشود که پای عنکبوت از تار جدا شود. به این صورت که قلاب ، تار چسبنده را میگیرد و آن را در جهت مقابل میکشد، وقتی که قلاب آزاد میشود، قلابهای خاردار به حالت اول برمیگردند و با شدت ، تار را رها میکنند و با استفاده از این خاصیت فنری، پا را آزاد میکنند!
- آیا میدانید چرا با وجود شور بودن اشک چشم، چشم ما هنگام گریه کردن نمیسوزد؟
جالب است که وقتی کمی از آب شور دریا به چشم ما میخورد، چشممان میسوزد، اما هنگام گریه این طور نمیشود. دلیل این اتقاق یک اصل علمی طبیعت است:
اما هنگام گریستن این اتفاق نمیافتد، چون مقدار نمک اشک، درست به اندازه نمک آب سلولهای چشم است و آب درون سلولها سر جایشان باقی میمانند و چشم ما دچار سوزش نمیشود.
برای این کار به مواد زیر نیاز داریم:
- یک عد لیموترش تازه و رسیده و آبدار
- میخ گالوانیزه با پوشش روی
- سکههای مسی (میتوانید از سکههای قدیمی یا سکههای رایج کشورهای دیگر استفاده کنید)
طرز ساخت
یک شکاف به اندازه سکه در لیمو ایجاد و سکه را در آن فرو ببرید. میخ را هم در طرف دیگر لیمو فرو کنید. دقت کنید که سکه و میخ، نباید به هم برخورد کنند.
باتری لیمویی ما درست شد، به همین سادگی!
باتریها دارای دو قطب مثبت و منفی هستند که الکترونها از سمت الکترود منفی باتری حرکت میکنند (در ماده رسانا یا هادی) و به اطراف الکترود منفی باتری حرکت میکنند (در ماده رسانا یا هادی) و به طرف الکترود مثبت میروند. در این جا میخ، قطب منفی و سکه، قطب مثبت است. ولتاژ باتری میزان و شدت حرکت الکترونها را نشان میدهد که سنجشی برای تعیین ضعیف یا قوی بودن باتری است. مثلاً ولتاژ باتری قلمی، 5/1 ولت است.
شما میتوانید با اتصال یک ولتمتر به باتری لیمویی، ولتاژ آن را اندازه بگیرید. باتری لیمویی ولتاژ پایینی دارد که حتی قادر به روشن کردن یک لامپ کوچک هم نیست (چیزی حدود 906/0 ولت) .
برای حل این مشکل، میتوان از باتریهای بیشتری استفاده کرد؛ یعنی باتریهای لیمویی دیگری بسازید و آنها را به وسیله سیم، به هم وصل کنید (از قطب منفی یک باتری به قطب مثبت باتری دیگر). با این کار، ولتاژ بیشتری خواهید داشت؛ یعنی چیزی حدود 788/1 ولت. اگر از چهار باتری لیمویی استفاده کنید، ولتاژ به 5/3 ولت افزایش مییابد. دقت کنید که یک طرف سیم قرمز به میخ و طرف دیگر آن به سکه وصل شده است. به عنوان لامپ میتوانید از یک لامپ دیودی یا دو قطبی یا LED استفاده کنید. این گونه لامپها برای روشن شدن، به ولتاژ کمی احتیاج دارند که باتری لیمویی، آن را تأمین میکند. اما دقت داشته باشید که قطب مثبت لامپ به سکه و منفی آن به میخ وصل باشد.
جالب است بدانید باتری در سال 1799 میلادی به دست فردی به نام «الساندرو ولتا» اختراع شد. امروزه باتریهای مختلفی تولید میشود که در وسیلههای زیادی از چراغ چشمک زن گرفته تا کامپیوتر و ماهواره و ربات، کاربرد دارد. چیزی که امروزه دانشمندان در ساخت باتری به آن توجه میکنند این است،که باتریهایی بسازند که به طبیعت آسیب نرساند و عمر زیادی داشته باشد